سلام گرم من به همه ی عزیزانی که قدم رنجه کردن و پا به این وبلاگ گذاشتن....این وبلاگ متعلق به یک نفر نیست...بلکه متعلق به گروهی هست که با عشق ائمه قدم در راهی گذاشتن که توش جز زیبایی نیست...دیروز شهدا و جانبازن و آزادگان با چشم پوشی از جان شیرینشون پا به میدان جنگ گذاشتن...و امروز ما وظیفه ی خودمون می دونیم که به پاس این از خود گذشتگی و ایثار این حماسه ی کربلایی رو زنده نگه داریم....8 سالی که سپری شد تنها هشت سال جنگ خالی نبود بلکه تجلی و ظهور زیبا ترین وجه اسلام بود و برای حفظ اسلام هم که شده باید وقایع جنگ را واو به واو درون ذهن ها ماندگار کنیم... به نظرم این کوچک ترین وطیفه ی یک خادم الشهید هست...
کمی خودمانی تر باشیم دوست دارم چیزی را با شما در میان بگذارم... یک جور دغدغه ای که شاید چند ساعت هم نباشد که به جانم افتاده.....زمان مابین ساختن این وبلاگ و گذاشتن اولین پست ( همین متنی که دارید می خونید) تقریبا یک روز بود....قبل از اینکه اولین مطلب را بگذارم....با دوستی از بازدید کننده های وبلاگ گپ کوتاهی داشتیم....ایشون از همون ابتدا با دیدن قالب و همچنین عکس وبلاگ قضاوت تندی درباره بنده و بالکل تمام کسانی که سعی دارن جبهه و دفاع مقدس رو به تصویر بکشن داشتن....از ایشون ناراحت نیستم....صداقتشون برای من قابل احترام بود....اما همین صداقت ارزشمندشان نگرانم کرد....این دوست عزیز می گفتند که ما جبهه رو درشت نوشتیم نه درست....جمله ای که شاید بار ها و بار ها شنیده یا خونده باشیمش....اما شاید کمتر رویش تامل کرده باشیم ....دفاع مقدس را باور داشت....اما تصویر گرانی همچون ما را نه...نمی دانم چه دیده بود از من و امثال من که بالکل خط کشیده بود روی تمام تسبیح به دست ها و چفیه به دوش ها.... چیز های دیگری هم می گفت....از میزان تاثیر گذاری بلندی ریش برروی پیشروی امور.....بنده ی خدا فکر کرده بود من اهل ریش بلند کردن و جای مهر روی پیشونی داغ کردنم....خب تا حدی هم حق داشت بنده خدا....حتما بر حسب اتفاق هرکسی سر راهش قرار گرفته به قول خودش ریا کار بوده و دارای این خصوصیات....امــــــــا.... دغدغه ام در جاییست که قضاوت برای این دوست عزیز به سادگی همین جمله هایی که خواندید بود....به سادگی تایپ کردن چند کلمه ی کنار هم قرار گرفته.....به سادگی همین تر و خشک را با هم سوزاندن....اگر خون شهدای این مرز و بوم رو عزیز می دونید جواب بدید به سوالم: آیا قضاوت کار ماست؟؟؟ چقدر این روز ها راحت به صرف اینکه آدم های اطرافشان نوع خاصی بودند نسخه ی بقیه را هم می پیچند و می گذارند کنار....عجب اینکه جنگ را قبول دارند اما عدالتی که برایش جنگ شده را نه....شهدا برای عدل خون داده اند....عدل همه را به یک چوب زدن است؟؟؟؟ عدل قضاوت از روی ظاهر است؟؟؟ کدام از ما از نیت افراد آگاهی داریم که بخواهیم خوب یا بد آنها را تشخیص دهیم...
سرتون رو درد نیارم...قرار نبود این حرف هارا در پست اول بزنم...اما طاقت نیاوردم...حرف آخر: اگر تلاش و کوشش برای تصویرگری دفاع مقدس و جان کندن برای زنده نگه داشتن یاد شهدا که در حقیقت همان زنده نگه داشتن عظمت دین اسلام است برای برخی گناه محسوب میشود و در زمره افراد ریا کار قرار خواهیم گرفت....همان برخی ها خوب بدانند که تا ابد از این گناه کردن و این ریا کردن دست نخواهیم کشید....وسلام علیکم و رحمت الله و برکاته